آواز همایون جناب دماوندی ضبط 1307
بیست و هشتمین اثر ضبط شده محمد فلاحی، مشهور به جناب دماوندی
تار زيبای نواخته شده توسط مرتضيی خان نی داوود در ابتدای صفحه آواز همایون جناب دماوندی، ناخودآگاه شنونده را به يک قرن قبل می برد. زمانه ای که خوانندهای مسلمان (با سابقه ضبط نخستین صفحه اذان و مناجات ایران) در کنار نوازندهای کليمی، اثر مشترکی را بر صفحات گرامافون ضبط نمود، تا جامعه ای که اغلب مردمانش، حتی ظروف غذای اقليت های مذهبی را نجس می دانست، بدون اینکه از جزييات چنین همکاری اطلاع داشته باشد، با گوش سپردن به این صفحه گرامافون، تحت تاثير قرار گيرد. روزگار غريبی که فراتر از حد تصور، از آن دور شده ايم …
جناب دماوندی در سال 1307 خورشیدی، با همراهی تار یکی از برجسته ترین شاگردان میرزا حسینقلی خان فراهانی، یعنی مرتضی نی داوود و ویولن برادر کوچکتر او، موسی نی داوود، این اثر را اجرا کرد. اثری که شانزده سال پس از اجرای صفحه بیداد اجرا گردید، درواقع سومین آواز جناب دماوندی در دستگاه همایون به شمار می آید. این صفحه هفتاد و هشت دور در تهران ضبط شد و پس از تکثیر در خارج از کشور، با لیبل های زرد رنگ شرکت پولیفون رکورد، در دسترس ایرانیان قرار گرفت.
شعر مشهور سعدی در آواز همایون جناب دماوندی
در میان آثار جناب دماوندی، اجرای غزل مشهور سعدی شیرازی که با مصرع « قسم به جانِ تو خوردن طریقِ عزّت نیست » شروع می شود، جایگاهی ممتاز دارد. این صفحه گرامافون که در سال ۱۳۰۷ خورشیدی و در دستگاه همایون ضبط شد، از نمونههای نادر تلفیق دقیق معنا و نغمه در تاریخ ضبط موسیقی ایرانی به شمار می آید. انتخاب دستگاه همایون برای این غزل تصادفی نیست. فضای درونی شعر سعدی، که آمیزهای از عشق، حرمت و پرهیز از اغراق عاشقانه است، با حال و هوای همایون، دستگاهی آمیخته به شکوه و اندوه لطیف، همخوانی کامل دارد. در این آواز، استاد دماوندی با بیانی شیوا و متین، واژگان سعدی را چنان با دقت اجرا می کند که به زیبای هر چه تمام، نگارگر فروتنی عاشق و مقصود شاعر است.
اجرای شادروان دماوندی در این صفحه، نمونه ای روشن از مهارت وی در اجرای تحریرهای کشیده و منحصربفرد شیوه خوانشی این هنرمند در قالب فواصل همایون است. کشش های او بر واژگان پایانی، در کنار تحریرهای طولانی و پیچیده ای که در پایان ابیات به زیبایی اجرا کرده است، حالتی از خضوع و ستایش عاشقانه را هویدا می سازد. همایون در این اثر، نه تنها به عنوان یک دستگاه موسیقی، بلکه همچون زبان شعر عمل میکند؛ نغمه ای که در آن، شور عشق با متانتی عارفانه در هم می تنیده می شود.
هنرمندانی که در ضبط آواز همایون جناب دماوندی در سال 1307 شرکت داشتند

جناب دماوندی
خواننده

مرتضی خان نی داوود
نوازنده تار

موسی خان نی داوود
نوازنده ویولن
آواز جناب دماوندی؛ فرصتی برای آشنایی با دستگاه همایون
همایون را میتوان یکی از ژرف ترین و روح انگیزترین دستگاه های موسیقی ایرانی دانست؛ دستگاهی که در خود مجموعهای از حالات متناقض و در عین حال هماهنگ را گرد آورده است: شکوه و حزن، ظرافت و وقار، اشتیاق و تأمل. همایون از آنگونه فضاهای صوتی است که شنونده را بیدرنگ از جهان بیرون به دنیای درون می برد، به قلمروی تأمل، یاد، و احساسات ناب انسانی سفر می کند. در میان دستگاه های هفتگانه، همایون جایگاهی ویژه دارد؛ زیرا نه فقط در ساختار فواصل، بلکه در فضای احساسی و هنری خود نیز، نمایانگر روح ایرانی در لحظات اندیشه و تفکرست.
آواز همایون جناب دماوندی، بنابر نسخه های باقیمانده در مجموعه های خصوصی و بایگانی های اروپایی، از معدود ضبط های شرکت پلیفون به شمار می آید که با چنین کیفیت صوتی تا امروز حفظ شده و اکنون به عنوان سندی زنده از بیان آوازی در دوران گذار موسیقی ایرانی، میان سنت قاجاری و مدرنیته پهلوی نخست دسته بندی می گردد. در کارنامه هنری جناب دماوندی، این اثر را می توان نمونه ای کامل از فهم فلسفی او نسبت به موسیقی دستگاهی دانست؛ درکی که در آن، شعر فقط بهانه ای برای اجرای آواز نیست، بلکه وسیله ای برای انتقال بهتر موسیقی می باشد. در نتیجه، شنونده با اثری روبرو می شود که نه صرفاً آواز و نه صرفاً شعر، بلکه تجربه ای عاطفی و فرهنگی از هویت ایرانی در آغاز قرن چهاردهم هجری خورشیدی به شمار می آید.
جایگاه دستگاه همایون در آواز ایرانی
در سنت آواز ایرانی، همایون یکی از دستگاههایی است که بیش از دیگران نیازمند ظرافت در بیان و تسلط بر ردیف است. خواننده باید بتواند در مسیر حرکت میان گوشهها، از شور درونی تا آرامش بیرونی گذر کند و همچون نقاشی که با قلمموهای لطیف رنگهای تیره و روشن را در هم میآمیزد، از تیرهگی آغاز کرده و به روشنایی پایان دهد. آواز در همایون معمولاً با لحنی آرام و اندوهمند آغاز میشود و به تدریج به شکوهی متعالی میرسد. به همین دلیل، از دیرباز، شاعران و خوانندگان ایرانی این دستگاه را برای بیان اشعار عارفانه، عاشقانه و فلسفی برگزیدهاند. به عنوان نمونه، اجرای غزلهای حافظ یا سعدی در همایون، همخوانی شگفتی میان معنا و نغمه ایجاد میکند.
از دیدگاه زیباییشناسی، همایون بیانگر اندوهی روشنفکرانه است؛ اندوهی که به تلخی نمیگراید، بلکه در خود نوعی تسکین و تعالی دارد. شاید بتوان شنیدن همایون را، همچون نگریستن به کوهی مهآلود در سپیدهدم تصور کرد؛ عظمت، سکون و غمی در هم تنیده شده و مرموز. این ویژگی موجب شده تا دستگاه همایون در ادبیات موسیقی تطبیقی، با مدهایی مانند دورگاه در موسیقی عربی یا فرژین در موسیقی غربی مقایسه شود، هرچند روح ایرانی آن، منحصر بفرد است و در هیچ فرهنگ دیگری با این دقت و لطافت تکرار نشده است.
متن شعر آواز همایون جناب دماوندی
قَسَم به جانِ تو خوردن طريقِ عزّت نيست
به خاک پايِ تو که آن هم عظيمِ سوگند است
زِ دست رفته نه تنها منم در اين سودا
چه دست ها که زِ دستِ تو بر خداوند است
جایگاه دستگاه همایون در فرهنگ و هنر ایران
بیرون از دایره موسیقی نیز، همایون حضوری فرهنگی دارد. در معماری، خوشنویسی و شعر فارسی، واژه « همایون » همواره نشانه اقبال، زیبایی و تعادل بوده است. این همنشینی معنا و نغمه نشان می دهد که دستگاه همایون، تنها یک مد موسیقایی نیست، بلکه بخشی از تفکر و جهانبینی ایرانیست؛ جهانی که در آن، اندوه عمیق به عنوان زیبایی، و سکوت به عنوان بیان درک میشود. در دوره صفویه و قاجار، نوازندگان بزرگ تار، سهتار و کمانچه، همچون آقا حسینقلی، درویشخان و علیاکبر شهنازی، گوشههای متعددی از همایون را توسعه دادند و آن را به یکی از ارکان اصلی ردیف تبدیل کردند. در عصر گرامافون نیز، ضبطهایی از آواز همایون توسط استادانی چون ادیب خوانساری، بنان، و جناب دماوندی برجای مانده است که از زیباترین نمونههای تلفیق شعر و موسیقی در تاریخ ضبط آثار موسیقی ایران است.
صفحات همایون، بیداد و شوشتری جناب دماوندی
همایون، خود مجموعه ای غنی از گوشههاست که هر یک شاهدی بر چند وجهی بودن این دستگاه را آشکار می سازد. از جمله گوشه های برجسته همایون، می توان به چکاوک، بیداد، نی داوود، راکِ هندی، شوشتری، نوروز صبا و زابل اشاره کرد. در میان این گوشهها، بیداد جایگاهی ممتاز دارد؛ همان گوشه ای که جناب دماوندی در سال 1291 خورشیدی، صفحه بیداد را در آن اجرا کرد. چنان که بسیاری از اهل فن بیداد را « قلبِ همایون » میدانند. بیداد حالتی از شکوه غمگین دارد، و به همین سبب، در ادبیات موسیقایی ایران اغلب از ترکیب « همایون بیداد » برای توصیف فضای خاصی از اندوه آگاهانه و رهایی معنوی استفاده شده است. از سوی دیگر، شوشتری با فواصل خاص خود، به لحنی دلانگیز و عاشقانه می رسد و به همین دلیل، بسیاری از تصنیف ها و آوازهای لطیف ایرانی در گوشه شوشتری ساخته شدهاند. صفحه آواز شوشتری جناب دماوندی که در سال 1291 خورشیدی با لیبل شرکت گرامافون رکورد، ضبط شد، سندی تاریخی از این گوشه معروف دستگاه همایون به شمار می آید. همان گوشه ای که از منطقه شوشتر برآمده و از جمله آوازهای محلی ما به شمار می آید.