آواز نی داوود جناب دماوندی ضبط 1307
بیست و نهمین اثر ضبط شده محمد فلاحی، مشهور به جناب دماوندی
تار دلنشین ابتدای این قطعه که توسط یکی از شاگردان برجسته آقاحسینقلی خان فراهانی، یعنی مرتضی خان نی داوود نواخته شده، بی درنگ شنونده را به بطن تاریخ پر فراز و نشیب ایران زمین می برد. سفری به دوران شکوفایی ساز و آواز ایرانی، همزمان با فراهم شدن زمینه مناسب برای ضبط آثار به کمک اختراع جدید آن زمان، دستگاه حافظ الاصوات یا همان فنوگراف و بعدها گرامافون. مرتضی خان در قطعه ای که هم نام فامیلی اوست، سنگ تمام گذاشت و يکی از زيباترين آثارش را با همراهي آواز بی بدیل جناب دماوندی حدوداً پنجاه و پنج ساله، اجرا نمود. مهارت خواننده در اتصال بيت اول که شعری از سعدی است با دومين بيت انتخاب شده توسط او، که سروده ای از باباطاهر می باشد، از نکات قابل توجه آواز نی داوود جناب دماوندی به شمار می آيد.
همچنين آواز بختياری خوانده شده در پايان این صفحه گرامافون، که خواننده با ظرافتی بسيار و تحریرهایی سيال از يک گوشه به گوشه ديگر شور می رود، روايتی رمزآلود از داستان سالها زندگی جناب دماوندی در ميان ايل کهن و ریشه دار بختياری می باشد. آوازی که روایتگر سفرهای متعدد این هنرمند در کنار علی قلی خان بختیاری به اروپا، حضورش در انقلاب مشروطه، دوشادوش لشگر چهارم سواره نظام بختیاری است. صدایی که راوی سال ها فعالیت و مشاوره مالی یا حقوقی او به تشکیلات عریض و طویل سردار اسعد دوم در دوره قاجار و همچنین کنسرت های مردمی اش، در خلال حکومت سردار اسعد سوم بر کرمان و نقاط دیگر ایران، از جمله تهران، اصفهان و خراسان می باشد. آواز بختیاری این خواننده که در لحظات پایانی صفحه گرامافون نی داوود او شنیده می شود، یادآور قتل غم انگیز جعفر قلی خان بختیاری، دوست نزدیک جناب دماوندی در زندان قصر می باشد.
صفحه نی داوود، نماد تسلط جناب دماوندی بر ادبیات
همانگونه که در بخش زندگینامه محمد فلاحی، مشهور به جناب دماوندی، به تفصیل آمده است، این خواننده تسلط چشمگیری بر ادبیات کهن فارسی داشت. او اشعار آوازهایش را شخصاً انتخاب می کرد و در زمینه شعر کلاسیک ایرانی، صاحبنظر بود. آشنایی عمیق او با سروده های فردوسی، حافظ، مولوی، سعدی، باباطاهر، جامی، عطار و حتی آثار شعرای همعصر خود از یک سو، و تسلط کم نظیرش بر ردیفهای آوازی از سویی دیگر، سبب شد تا بتواند در کوتاهترین زمان و بدون نیاز به انجام تمرینات طولانی، صفحات ماندگار و تأثیرگذاری خلق کند. زمانی که قرار شد با میرزا حسینقلی خان فراهانی همکاری نماید، این نوازنده نامدار نسبت به فرصت اندک باقیمانده تا نخستین اجرای مشترکشان در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، ابراز نگرانی کرده بود. با این حال، جناب دماوندی در هر دو نوبت ضبط آثارش، در کوتاه ترین زمان ممکن، اشعار مناسب را برگزید تا میان کلام و موسیقی هماهنگی بینقصی پدیدار شود.
هنرمندانی که در ضبط آواز نی داوود جناب دماوندی در سال 1307 شرکت داشتند

جناب دماوندی
خواننده

مرتضی خان نی داوود
نوازنده تار

موسی خان نی داوود
نوازنده ویولن
چهره پنهان جناب دماوندی، از هنر آوازی تا سکوت درونی
محمد فلاحی از معدود خوانندگان دوران قاجار و پهلوی بود که توانست، آثاری ارزشمند و ماندگار از خود در قالب صفحات گرامافون به جای گذارد. با وجود آن که این ردیفدان صاحب سبک، تقریباً از هر دستگاه به جز راست پنجگاه، یک نمونه ضبط شده در آرشیو تاریخ موسیقی ایران دارد، اما اسناد خانوادگی و روایتهای شفاهی حاکی از آن می باشد که با وجود توانایی چشمگیر او در آوازخوانی، وی هیچگاه میل چندانی به انجام ضبط های متعدد و اجراهای پی در پی نداشته است. این نکته، یکی از ویژگی های شخصیتی اوست که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
بر اساس یادداشت ها، عکس ها و اسناد قدیمی خانوادگی که طی ادوار مختلف در میان فرزندان و نوادگان جناب دماوندی حفظ شده اند، بهوضوح میتوان دریافت که این هنرمند، فردی درون گرا، کمگو و تا حد زیادی محافظهکار در بیان مسائل زندگی شخصی و هنری خود بوده است. او حتی در حضور نزدیکترین افراد خانواده اش، کمتر درباره جزئیات هنری، روابط حرفهای یا خاطراتش از همکاری با نوازندگان و مدیران تجاری حوزه موسیقی سخن گفته است. این سکوت، اگرچه گاه موجب ابهام در شناخت تاریخ زندگی جناب می شود، اما از دیگر سو، جلوه گر منش و وقار این هنرمند است؛ خواننده ای که آواز را نه ابزاری برای شهرت یا کسب درآمد، بلکه وسیله ای برای رشد و تعالی شخصی و جامعه پیرامونش می دانست.
نسلهای بعد خانواده جناب دماوندی نیز، با وجود علاقه به حفظ خاطرات نیاکان، تا سالها تصوری ناقص از گستره فعالیتهای هنری او داشتند. چنان که در مواردی خاص کیان فلاحی، نتیجه این هنرمند نامدار، تنها پس از سالها جستجو در اسناد مکتوب، دفاتر قدیمی، نامهها و صفحات گرامافون فراموش شده، به آثاری دست یافت که هیچگونه اشارهای از آنها در روایتهای خانوادگی وجود نداشت. این اکتشاف دیرهنگام، نهتنها ابعاد جدیدی از هنر جناب دماوندی را روشن ساخت، بلکه موجب شد تا پژوهشهایی جدیتر درباره فعالیت های هنری و اجتماعی او، توسط بازماندگانش آغاز شود. یکی از نتایج مهم این پژوهش ها، شناسایی دقیق مسیر ضبط های سری دوم آثار او بود؛ دوره ای که نقشی اساسی در شکلگیری آخرین آثار بجای مانده از او داشت.
مروری بر سری اول و دوم ضبط آوازهای جناب دماوندی
یکی از نقاط عطف فعالیت هنری جناب دماوندی، دوره اول ضبط آثار او در سال ۱۲۹۱ خورشیدی است؛ دورانی که صنعت ضبط صفحه در ایران هنوز در ابتدای مسیر پر فراز و نشیبش بود و تنها تعداد معدودی از خوانندگان و نوازندگان فرصت ثبت صدای ساز و آوازشان را بر صفحات هفتاد و هشت دور پیدا کرده بودند. در همان زمان بود که سری جدیدی از آثار غیرمذهبی و مذهبی جناب دماوندی ضبط شدند. اما نکته قابل توجه این است که با وجود استقبال چشمگیر مردم از برخی دیسک های هفتاد و هشت دور او، مانند صفحه اذان 1 و مناجات 1 که پیشتر به پرفروشترین صفحات تاریخ گرامافون ایران بدل گردیده بود، این خواننده هیچگاه از موفقیت هایش در محافل عمومی یا حتی خانوادگی سخن به میان نیاورد.
در واقع، خودداری جناب دماوندی از پرداختن به شهرت، شخصیت هنری او را متمایزتر می کند. برخلاف بسیاری از خوانندگان که با شور و اشتیاق به دنبال اجراهای بیشتر بودند، جناب دماوندی به کیفیت آواز و رعایت نکات زیباییشناختی توجه داشت. صفحات ضبط شده وی، با آنکه تعدادشان چندان زیاد نیست، اما از نظر کیفیت اجرا، تلفیق شعر با موسیقی و همچنین میزان کنترل و اجرای تحریرها، همگی از جمله آثار قابل توجه تاریخ موسیقی سنتی ایران به شمار می آیند.
در میان آثار جناب دماوندی، صفحه نی داوود جایگاه ویژه ای دارد. اثری که می توان آن را آخرین ضبط غیرمذهبی این خواننده دانست، در واپسین روزهای همکاریاش با نمایندگی شرکت بزرگ « پولیفون رکورد » در ایران، یعنی تجارتخانه « عَزرا میرحَکاک »، ضبط گردید. آواز نی داوود، علاوه بر ارزش موسیقایی، از نظر تاریخی نیز دارای اهمیت والایی است. چرا که نشان دهنده پایان دوره خاصی از فعالیت هنری جناب دماوندی می باشد؛ سال هایی که این هنرمند کهنهکار همچنان توانایی آوازخواندن در بالاترین سطوح موسیقی ایران را داشت، اما دیگر به ضبط صفحات جدید یا اجرای کنسرت های عمومی نپرداخت.
متن شعر آواز نی داوود جناب دماوندی
هرگز انديشه نکردم که تو با من باشی
چون به دست آمدی اِي لقمه از حوصله بيش
بيا يک شو مُنَوّر کن اتاقم
مَهِل در محنتُ و دردُ و فراقم
استقبال مردم و انگیزه جناب دماوندی برای بازگشت
اما پرسش اینجاست که چرا جناب دماوندی در دوره دوم ضبط آثارش، بار دیگر اقدام به ضبط صفحات اذان و مناجات نمود؟
پاسخ را باید در استقبال کم نظیر مردم از صفحات مذهبی دوره اول ضبط آثارش یافت. صفحه گرامافون اذان و مناجات جناب دماوندی در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، چنان مورد توجه شنوندگان قرار گرفته بود که نه تنها در ایران، بلکه در برخی ممالک اسلامی دیگر نیز به فروش بالایی رسید. همین موفقیت موجب شد تا مدیریت تجارتخانه عَزرا میرحَکاک، نماینده رسمی شرکت بینالمللی پولیفون در ایران، پس از گذشت سال ها، مجدداً از جناب دماوندی دعوت به اجرای صفحات اذان ۲ و مناجات ۲ کند. گفته می شود که مدتی پیش از شروع دوره دوم ضبط، با توجه به میزان تقاضا برای تکثیر دوباره آثار مذهبی دوره اول، از جناب دماوندی خواسته شد تا دو نسخه تازه از همان آثار مذهبی اجرا شود. او هم با وجود پرهیز همیشگی از تکرار آثار مشابه، این دعوت را پذیرفت؛ شاید از سر احترام به مخاطبان فراوانش، یا به دلیل ارتباط درونی و معنوی که با محتوای مذهبی آن صفحات داشت. مرور اسناد برجای مانده و تحلیل صفحات گرامافون جناب دماوندی نشان میدهد که او نه تنها خوانندهای برجسته، بلکه شخصیتی منحصربفرد در تاریخ موسیقی ایران بوده است. هنرمندی که به جای تکثر آثار، به کیفیت میاندیشید؛ به جای شهرت، به وقار. سکوتش، رازهای بسیاری در دل تاریخ نهان کرد، اما همین سکوت معنادار هم، بخشی از هویت هنری او بود.